کد مطلب:278560 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:206

گفتار ما
پاره ای از روایات درباره ی فضیلت انتظار فرج ذكر شد. شایسته است به مناسبت موضوع، درباره ی معنی فرج مطالبی بیان شود:

با دقت در روایات فهمیده می شود كه فرج بر دو قسم است: فرج شخصی و فرج عمومی؛ و فرج شخصی، خود به دو نوع تقسیم می شود:

الف: پاك شدن انسان از اخلاق زشت و ویژگیها و صفات پست و فرومایه، و به دنبال آن، رسیدن به كمالات فطری و درجات والای انسانی و اخلاق و منش الهی.

ب: فرجی كه به ولی عصر و امام قائم به حق - عجل الله تعالی فرجه- منسوب است، كه این نوع از فرج شخصی، به نوبه خود، بر دو نوع است:

1- شناخت مقام نورانیت امام علیه السلام كه چیزی جز مقام ولایت الهی نیست، و این معرفت را فقط به دنبال فرج شخصی كه همان رسیدن به كمالات فطری درونی است می توان به دست آورد.

2- رسیدن به خدمت امام علیه السلام و درك ظهور آن حضرت؛ و معلوم است كه اگر این فرج حاصل شود، فرج به معنی اول كه همان رسیدن به كمالات عالی انسانی است نیز حاصل می شود زیرا چنانكه از بعضی روایات [1] فهمیده می شود رسیدن به حضور امام علیه السلام در زمان ظهور آن حضرت، برای تمام افراد بشر یا لااقل برای خواص و وارستگان از غیر حق، در رسیدن به كمالات انسانی و درجات عالی اثر بسیار و نقش جدی دارد.

و اما فرج عمومی عبارت است از رها شدن جامعه از شر ستم و بیداد و رسیدن به عدل و داد و بر پاشدن دولت آقایی و عدل كه در آن دولت، حق عزیز و محترم و باطل، ذلیل و پایمال گردد.

بعضی از دعاها و روایات و به ویژه دعاهایی كه در ماه رمضان وارد شده است درخواست فرج شخصی را به انسان الهام می كند و برخی از روایات به طلب فرج



[ صفحه 82]



عمومی در زمان امامان علیهم السلام و در زمان غیبت مربوط است كه برای آن پاداش بزرگی ذكر كرده اند. [2] .

روشن است كه كسی كه معتقد باشد فرجی عمومی كه از ناحیه خداوند خواهد رسید و مسلمانان از ستم و بیداد ستمكاران رهایی می یابند، و بر این اعتقاد ثابت بماند و استقامت كند و آخرتش را به دنیا نفروشد، به خاطر این انتظار، پاداش بزرگی خواهد داشت.

شاید بتوان احادیثی مثل حدیث نهم و دوازدهم را كه به طور مطلق و بدون هیچ قید و شرطی فضیلت فرج را یادآور شده اند این گونه تفسیر كرد كه مقصود آنها مطلوب بودن فرج به همه ی معانی كه ذكر شد می باشد به ویژه آنكه در حدیث دوازدهم فرموده اند: «فرجنا و فرجكم»، «فرج ما و فرج شما».

این را نیز باید دانست كه منظور از نهی تعجیل در خروج قائم، كه در حدیث یازدهم، ذكر شده است، نهی از طلب فرج و انتظار نیست، بلكه مقصود مذمت عجله كردن در امر فرج است. یعنی بنده ی فرمانبردار خداوند باید امر فرج را به خداوند سبحان بسپارد.



[ صفحه 83]




[1] اثبات الهداه، ج 3، ص 495، روايت 253.

[2] اين نوع تقسيم بندي فرج، لااقل در كتابهايي كه در اختيار عموم مردم است، بي سابقه مي باشد. اين نوع تقسيم بندي، اعتقاد به آن و علم به لوازمش، از آن ميزان سازندگي برخوردار است كه در اعتقاد به فرج عمومي - آن طور كه متداول بين مردم است - چنين حدي از سازندگي وجود ندارد.شايسته است با دقت در مساله و پي جوئي آن در ميدان علم و عمل، ذوق و اهتمام مولف محترم به اعتلاي انسان در ابعاد روحي، پاسخ مناسب خود را دريافت كند.مترجم.